جدول جو
جدول جو

معنی حاطه الله - جستجوی لغت در جدول جو

حاطه الله
(طَ هُلْ لاه)
خداوند او را نگاه دارد. حاطهم اﷲ، خداوند ایشان را نگاه دارد:
این لشکر منصور ترا حاطهم اﷲ
بر شه ره پیروزی پیوسته گذر باد.
سیدحسن غزنوی.
هرچه رفته ست از عطیتهای ایشان تاکنون
حاطه اﷲ زو بیک احسان مفرد میرود.
انوری.
لشکرت حاطهم اللّه چو پی خصم روند
بخدا گر رهشان سد سکندر گیرد.
ظهیر
لغت نامه دهخدا
حاطه الله
خداوند او را نگاه داراد، (هرچه رفتست از عطیتهای ایشان تاکنون حاطه الله وزوبیک احسان مفرد میرود) (انوری) یا حاطهم الله. خداوند ایشانرا نگاهدارد، (لشکرت حاطهم لله چو پی خصم روند بخدا گر رهشان سد سکندر گیرد) (ظهیر)
فرهنگ لغت هوشیار

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(طَ هَُ مُلْ لاه)
رجوع به حاطه اﷲ شود
لغت نامه دهخدا
(حَ رَ سَ هُلْ لاه)
و یا حرسها اﷲ. خدای تعالی او را حراست فرمایاد. صانه اﷲ عن الحدثان. دعائیست که غالباً پس از ذکر نام شهری از مسلمانان خاصه مکه آرند
لغت نامه دهخدا
(لَ هُلْ لاه)
لعنه اﷲ. زشت روی کند و دور گرداند اورا از نیکی خدای تعالی و لعنت کند. (منتهی الارب)
لغت نامه دهخدا
(اَ مَ تُلْ لاهْ)
زنی از مردم استانبول و ادیب و شاعر بوده و در الهیات نیز دست داشته و در اشعار خود صدقی تخلص کرده است و دیوان ترکی دارد. از اشعار او در خیرات حسان ج 1 ص 32 و قاموس الاعلام ترکی ج 2 ص 1038 آمده. وفات وی 1115 یا 1135 ه. ق. اتفاق افتاده است، شمشیر کشیدن. (منتهی الارب) (از اقرب الموارد) (از قطر المحیط) (از متن اللغه). شمشیر برکشیدن. (ناظم الاطباء) ، برکشیدن نیزه. (منتهی الارب) (از اقرب الموارد) (از قطر المحیط) (از متن اللغه) (ناظم الاطباء). برکندن نیزه. (شرح قاموس)
لغت نامه دهخدا
خدا آنرا بیفزایاد، خداش زیاده کناد، گیسوش - زاده الله - یک قیر ظلام دندانش - صانه الله - یک کاروان گهر. (خاقاآنی)
فرهنگ لغت هوشیار
خدا آن مرد را نگاه دارد خدای تعالی او (مرد) را حراست فرماید، یا حرسها الله. خدای او (زن) را حراست فرماید خ
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از حسبه الله
تصویر حسبه الله
برای رضای خدا
فرهنگ لغت هوشیار
خدا او را نگه داراد خدا او (مرد) را نگه دارد، گیسوش - راده الله - یک قیروان ظلام داندنش - صانه الله یک کاروان گهر. (قاآنی)
فرهنگ لغت هوشیار
خدایش زشتروی گرداناد زشت روی کند و دور گرداند او را از نیکی خدای تعالی و لعنت کند
فرهنگ لغت هوشیار